بهمن

ساخت وبلاگ
پادشاهی از آنِ کلمات است       یوغ ما را. آیا رمقی به تنم هست که صدق را دریچه‌ شود؟     دانه‌ی برف در نبضِ باد               آشوبِ صادقه حوضِ نفت در دهلیز موزه           آرام بر زمین خفته بی‌تابی‌مان هم که همیشگی‌ست.     پرتوی واتاب از قشرِ حوض         سیمای تابلو را افروخته سکون نظاره             بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 22:52

 

جام زمانم عجب که تهی، سحاب خون بر فرازش تنها نظاره‌گر است. 

برآنم بود که صحیفه‌ی کوه‎‌ها را به گام‌هایم نقش رستم زنم. بر نعش بهمن اسبان تاریخ رج زدند و آفتاب خون‌آبه‌ی فرهاد را به آسمان برکشید.

+ نوشته شده در سه شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۶
بهمن...
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 22:52

 

خرداد ماه 1395، گالری هفت ثمر تهران. نمایشگاه انفرادی نقاشی‌های هادی بانوج با نام سکوت سیال. با ورود به سالن خطوط رسای نقش‌ها و آشوب رنگ‌هاست که بدواً به چشم می‌آید. مایه‌ها‌ی تیره، غلبه‌ی رنگ‌های گرم و دمای سالن در انتهای بهار، مخاطب تازه از راه رسیده را با هرم نامأنوسی مواجه می‌کند. گویی هنرمند زیست‌بوم خود را پس‌زمینه آثارش قرار داده است.

... 

بهمن...
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:53

دستانم می لرزد           اسلحه سرد است                     بنایش بر یخ بر شقیقه‌ام نگذاشتمش           و یا بر پیشانی تو، او اسلحه رو به آسمان است           غریو گلوله                     چونان فرمان ایست                     و رمیدن پرندگان از سر شاخه‌های جنگل آژیرها به صدا در می آیند سوی اسلحه در امتداد گوش خلق‌هاست   «فعلِ بهمن» نقطه مارا چپ می‌خوانند، چرا که غیر ما همه راست کرده‌اند؛ وگرنه ما یک خط هم مارکس نخوانده‌ایم...                               (دروغه)                               لطفاً نظم دادگاه را رعایت کنید.   «محاکمه‌ی بهمن» نقطه سرجوخه فریاد زد: آماده.       بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : ادای دین,ادای دین وقرض,ادای دین چیست,ادای دین به جبهه ملی,ادای دین معنی,ادای دین به شهدا,ادای دین حق الناس,ادای دین بدون اذن مدیون,ادای دین متوفی,ادای دین دیگری, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 6 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:53

 

مرداد ماه 1395؛ نمایشگاه عکس مرتضا نیک نهاد و بهنام ذاکری با عنوان «مکان عمومی» در ژانر عکاسی چیدمان شده در گالری طراحان آزاد تهران. هنرمندان در بیانیه‌ی نمایشگاه ابتدا از دلفین‌ها برایمان می‌گویند و سپس در هشت تصویرِ مجموعه، ما را به ساحلِ دریا می برند.

...

بهمن...
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : مکان عمومی به انگلیسی,مکان های عمومی به زبان انگلیسی,مکان های عمومی به انگلیسی, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 5 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:53

شب است، شبی بی انتها و ستارگان در دوردست، بی اعتنا به کار خود مشغول در آن هجمه‌ی سیاهی پرسید: "که چه؟" جواب دادم: "برای چه که چه؟" گفت: "برای خودت، برای خودم." گفتم: "برای خودم یا خودت که هرچه بگویم قابل قبول است." باز پرسید: "مگر جز به من، به دیگری هم وفاداری؟" جواب دادم: "مگر من روزی دیگری تو نبودم؟" گفت: "ولی حالا که دیگر دیگری نیستی" گفتم: "اگر برای حالا جواب بخواهی، هرچه بگویم درست است." دوباره پرسید: "مگر آینده همین حالا نیست؟" جواب دادم: "مگر گذشته جز همین حالاست؟" گفت: "در هر صورت حال مهم است." گفتم :"برای حال و اکنون که اندیشیدن و پرسش خطاست."   فریاد زد: "لعنت ب بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : سوال جري,سواليف,سوالات,سوال,سوالات کنکور 95,سوالات خواستگاری,سوالف طفاش,سوالات امتحان dmv,سوالات شرعی,سوالف, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:52

در روزی از روزها                     برآنم درختی شوم؛ در هیئت خود، هیبت آدمی                     ایستاده و استوار تا قوزک در خاک خاکی خشک و باران ندیده - دیری‌ست که آسمان با این خاک قهر است- بی‌ریشه ولی           ریشه‌ها سخت آزارم می‌دهند.   □   می خواهم در تمامی فصول میوه دهم در بهارم از سینه، انبه تابستان از کمرگاهم نارنج در پاییز از کف دست، تمشک و در زمستان از زانوانم سیب. در هر بندم شکوفه‌ی میوه‌ها با اشارتی سر می‌زند و با هر شکافی بر پوستم، انگبین می‌تراود.   □   اما -نمی دانم چه رازی‌ست- هرچه تلاش می‌کنم از سرم تنها بلوط جوانه می‌زند؛ در پاییزِ نم نمِ بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : بی عنوان,بی عنوان همزاد,بی عنوان از همزاد,بی عنوان دختر بندری,وبلاگ بی عنوان,عنوان بي تك,عنوان بي تك المعادي,عنوان بي تك بالاسكندريه,عنوان بي تك عباس العقاد,عنوان بي تك حلوان, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:52

ناگاه مردک به خود آمد           رعشه‌ بر تن           پیشانیِ خیس و رته‌ی دندان‌ها دید که راهش را گم کرده با خود گفت                     کجایم من؟                     اینجا دگر کجاست؟ به اطراف نظری انداخت                     به کدامین سو باید رفت؟ پرسید                     قصد کدام دیار را داشتم؟                     از اول از کجا عزم راه کردم؟ نگاهی به راه کرد و به آسمان بالایش اندیشید اندیشید؛ یادش آمد: هم از اول مقصدی در کار نبود. گامی برداشت مکثی کرد و خنده سر داد تازه فهمید:                     نه تو هستی                     نه مقصدی                     و نه حتی راهی               بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : مکررات مدرس,تکرار مکررات,مکررات المدرس,کتاب مکررات,معنی مکررات,دانلود مکررات, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:52

دلبرکم! بزرگان نو زایی و روشنگری که حتی چارپایان این قرن در سایه‌ی خردشان آزادانه می‌چرند؛ - تا پایان قرن چندین دهه مانده - همگی بر بستر مرگ گفتند: دانم که ندانم.   □   او نداند، من ندانم، تو ندانی اما تو ندانی که من ندانم و حتی خود - در حساب و منطق زبانزدِ مکتب بودم - پس هر چرندی که امروزه می شنوی حقیقت است اگر و تنها اگر از هجمه‌ی این همه حقایق - یک بار هم که شده – قی نکرده باشی.   □   نازنینم! این چند سطر چرندیات ناب پیشکش تو! بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : معاصر,معاصر الشوف,معاصر الزيتون للبيع,معاصر چیست,معاصر الزيتون,معاصر الزيتون في فلسطين,معاصر الزيتون في الاردن,معاصر زيتون للبيع,معاصر الزيتون القديمة,معاصر زيتون ايطالية, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:52

ضربتِ سر بر زمینی سخت و سایش سر بر زبری سنگفرشِ آن با غریوِ آتشین گُرگرفت آفتابِ تابستانی را بر بامِ آسمان نهیبی زد لختی بعد چون غلامانِ در زنجیر خموش، سیاه و تکیده     الوارهای چوبین در محبسِ تنگ و تاریک در جیبِ نمور مَرد، افتان و خیزان تکان‌های مهیب و پرتوی نور دستِ مرد داخل می‌شود و او را بر می‌گزیند.     همهمه گفتند: ما را با او فرق بسیار است از ما نبود و تقدیرش چنین بود درحال سوختن فریاد زد: آوخ از آن خاکِ سرخ بر کله‌هاتان باختن را من بُردم. افتراق تنها در این است.     دیگر سیگار مرد گل انداخته بود به ستیغِ آسمانِ ظهر نظری کرد تشر می‌زند: مردک برخیز بهمن...ادامه مطلب
ما را در سایت بهمن دنبال می کنید

برچسب : کبریت,کبریتی,کبریتی بازیگر,کبریت توکلی,کبریت به انگلیسی,کبریت دائمی,کبریت احمر,کبریت خطرناک من,کبریت خیس,کبریت بی خطر, نویسنده : 9bahmans5 بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 5:52